مقدمه :
نظام آموزش و پرورشی هر کشور یکی از مهمترین و اساسی ترین عامل پیشرفت آن و ثبات و استحکام سایر برنامه های آن است . و مهمترین بحث نظام آموزش و پرورش ، تعلیم وتربیت است و غفلت از آن صدماتی جبران ناپزیری بر پیکره ی اجتماع وارد نموده و نسل آینده را در تاریکی عقب ماندگی فرو می برد لذا بر تمامی مسئولین هر نظام مهمترین دغدغه همین تعلیم و تربیت نسل آینده است ، نسل آینده است که آینده را می سازد و کشور را به طرف قله رفیع کمال اجتماعی سوق می دهد . با توجه به اهمیت نظام آموزش و پرورش جامعه شناسان برای آن اهمیت ویژه ای قایلند . چون جامعه شناسان بیش از سایرین اهمیت این مقوله را درک می کنند .
تعلیم وتربیت أدمی کاری پر ارج و در عین حال وقت گیر است و نتایج قطعی و نهایی آن معمولا" دیر آشکار می شود . ارجمندی آن از آنجهت است آدمیت و آدمی زادی به چگونگی تربیتش بستگی دارد . اگر انسان در شرایط مناسبی پرورش یابند به خیل نیکان می پیوندد ، و اگر تربیت وی مورد غفلت واقع شود ، چه بسا که از حد حیوان نیز فروتر رود وقتگیری آن زایده این واقعیت است که آدمیزاده یا مورد تربیت ، موجودی بالقوه است و در آغاز زندگی جز به صورت ، آدمی نیست . و نه تنها زمان نسبتا" دراز طول می کشد تا در پرتو تدابیر تربیتی مناسب آدمی خو شود ، بلکه آمادگی وی برای قبول لوازم آدمیت نیز امری تدریجی است و تحقق آدمیتش در هر مرحله ، در گرو تحقق نسبی ان در مراحل قبل می باشد .
ارزش تعلیم وتربیت آدمی و زیانهایی که بر اثر فقدان یا نقصان آن دامنگیر فرد و جامعه می شود از یک طرف و انحراف آن مسیر صحیح در مدت نسبتا" طولانی رشد کودک از طرف دیگر ، ایجاب میکند که فعالیتهای مربوطه و برنامه ریزی های درسی و آموزشی آن مورد توجه خاص و مداوم قرار گیرد و تدابیر مربوط به اداره آن با دور اندیشی و آینده نگری هر چه تمامتر اتخاذ شود تا باشد که فرد وجامعه را به سوی هدف غایی تربیت سوق دهد .
پس کانت حق دارد که بگوید : « در بین ابداعات بشر دو تا از بقیه مشکلتر است : هنر مملکت داری و حکومت ، و هنر تعلیم و تربیت .»
برنامه ها وفعالیتهای نظام آموزشی و پرورشی همواره باید متوجه تحقق مقاصد مورد توجه باشد و در اجرا از وجود هماهنگی بین همه بخشهای آن اطمینان کامل حاصل شود شیوه های آموزش و تربیت و روشهای تدریس و محتوای آن باید با توجه به نتایج مورد انتظار انتخاب گردد و در صورت عدم تحقق اهداف ، در موارد فوق الذکر تجدید نظر گردد .
هدفهای آموزش و پرورش در دوره متوسطه :
هدفهای آموزش و پرورش در مقاطع مختلف تحصیلی از طریق مواد درسی یی که در برنامه ها پیش بینی شده است ، تحقق حاصل می کند . بنابر این ، هر ماده درسی هدفی نسبتا" کلی و هر قسمت از برنامه تفضیلی آن هدفی جزیی تر دارد . نیل به هدف هر ماده درسی در پایان دوره تحصیلی و یا در پایان سال تحصیلی و نیل به هدف هر درس در ساعتی که برای آن در برنامه منظور می شود ، امکان پذیر است .هدفهای خاص آموزش متوسطه را …که مکمل هدفهای کلی و عمومی آموزش و پرورش به شمار می رود و به موازات کوشش مداوم مدرسه و اجتماع برای نیل به هدفهای مزبور مورد توجه خواهند بود . در سه گروه اساسی به شرح زیر می توان خلاصه نمود :
الف . ایجاد و تقویت یک یا چند مهارت قابل عرضه در بازار کار که با استعدادهای فردی تناسب داشته باشد و در عین حال برای نیازمندی جوانانی که در پایان دوره متوسطه به فعالیت می پردازند ، مفید واقع شود .
ب . ایجاد آمادگی کافی و مطلوب برای تحصیلات دانشگاهی و نیل به درجه تخصص در رشته های نظری و عملی یا علمی و فنی .
ج . کمک و یاری جوانان در جهت کشف و شناخت استعدادها و توانمندیها ی فردی به ترتیبی که هدایت آنها را به مناسبتری راه ادامه تحصیل با اشتغال به کار و حرفه مناسب و قبول مسئولیت تولیدی و اقتصادی مفید و موثر ، متضمن باشد و امر راهنمایی تحصیلی و شغلی را در مقیاس وسیعتر و اساسی تر آن در مرحله نهایی که پایان تحصیلات متوسطه است ، امکان پذیر سازد .
بنابر این هدف کلی آموزش و پرورش تربیت مردم مومن ، متقی و مسئول در رابطه با خالق ، مفید و متعهد در رابطه با جامعه و همنوعانش و متفکر و خلاق و مولد در رابطه با عالم طبیعت است .
در این راستا برنامه های آموزش و پرورش چنان باید دقیق و سنجیده و کارشناسانه تنظیم و تدوین گردد که از هر گونه نارساییها و کاستیها در تمام ابعاد آموزشی و پرورشی مبراشده تابتواند تامین کننده اهداف غایی آموزش و پرورش باشد .
اهم نارساییها در نظام آموزش متوسطه گذشته :
1-اسیر ماندن و رها شدن فرآیند هدایت تحصیلی در دروه متوسطه و کم توجهی به پرورش علاقه و استعدادهای دانش آموزان و نداشتن انعطاف لازم برای پاسخگوی به علاقه و پرورش استعدادهای متوسطه .
2- تاکید و تمرکز بر آماده کردن کلیه دانش آموزان برای ورود به دانشگاه و نتیجه افزایش درسی تعداد داوطلبان وامانده از تحصیل دانشگاهی .
3- تاکید بر دروس نظری و عدم ارزش گذاری آموزشهای خارج از مدرسه و نارسا بودن شیوه مهارت آموزش .
4- نداشتن انعطاف لازم برای پذیرش نو آوریها و یا پاسخگویی به نیازهای خاص مناطق کشور .
5- اتلاف منابع به لحاظ شیوه برخورد با تکرار پایه در نتیجه تجدید و ترک تحصیل زودرس و فقدان تسهیلات مناسب برای بازگشت مجدد به تحصیل .
6- تشدید جو حاکم بر جامعه مبنی بر کم ارزش بودن آموزشهای فنی و حرفه ای در مقایسه با آموزشهای نظری به دلایل متعدد .
7- سازماندهی غیر منعطف در اجرای آموزشها که استفاده بهینه از کلیه منابع بالقوه و مفید برای آموزش فنی و حرفه ای را دشوار می سازد .
8- فقدان ارتباط لازم میان آموزشهای فنی و حرفه ای با دوره های کوتاه مدت مهارت آموزی و یا آموزشهای تخصصی و دوره های کاردانی و کار شناسی .
(کلیات نظام جدید 1357 0 ص 19 )
بنابر این نارساییهای موجود در نظام آموزشی کشور بیش از پیش آنان را به ایجاد تحولات و تغییرات بنیادی مذکور وادار می نمود و از طرفی اهمیت آموزشهای دوره متوسطه نیز ضرورت مذکور را دو چندان می نمود که از جمله ضرورت های ایجاد تغییر در نظام آموزشی متوسطه را به شرح زیر می توان شمرد :
1-این دوره تحصیلی شبیه زنجیر آموزشی است که آموزش عمومی را به آموزش عالی پیوند می زند و هر نوع نارسایی و کمبود در آن مستقیما" در عملکرد و کیفیت هر دو حلقه آموزش عمومی و عالی تاثیر بسزایی خواهد داشت .
2- دوره مذکور از ابعاد مختلف یک دوره انتقالی است بدین معنا که دانش آموزانی که دوره
عمومی را طی کرده باشند به دوره عالی انتقال پیدا می کنند و چنانچه تمایل به ادامه
تحصیل نداشته باشند وارد جامعه و بازار کار می شوند .
3- انتقال از دوره کودکی و نوجوانی به دوره جوانی و استقلال محسوب می گردد که هر یک از دوره های مذکور نیازها و ویژگیهای خاص خود را دارند و لذا از اهمیت و حساسیت خاص برخوردارند .
4- دوره مذکور نه تنها در کشورما بلکه در اکثر کشورهای دنیا به عنوان مهمترین منبع تامین کننده نیروی انسانی ماهر برای سایر بخشهای اقتصادی جامعه تلقی می شود نظر به اهمیت دوره مذکور باتوجه به ابعاد مختلف آن و نارساییهای یاد شده و موارد ذکر شده در صفحات قبل در بردارنده مزایایی بود که عقیده دست اندر کاران در سایر طرحها و نظام های پیشین آموزش متوسطه وجود نداشته است (کلیات نظام جدید ص 18 )
مزایای طرح جدید آموزش متوسطه :
1- ایجاد دوره پیش دانشگاهی
2- تشکیل شاخه جدید کار و دانش
3- کوتاه شدن دوره آموزش عمومی از 12 به 11 سال (به جز دوره پیش دانشگاهی )
4- تشکیل دوره های کاردانی پیوسته
5- نحوه ارائه دروس به صورت عمومی اختصاص و پودمانهای مهارت که هر کدام در ذیل توضیح داده می شود .
1- دوره پیش دانشگاهی :
1/1: جلوگیری از تمرکز و تاکید بر آماده کردن کلیه دانش آموزان برای ورود به دانشگاهها و متناسب نمودن میزان فارغ التحصیلان با میزان ظرفیت و پذیرش دانشگاهها
2/1 : جلوگیری از اتلاف وقت و هزینه برای افرادی که به امید ورود به دانشگاه تا پایان این دوره به تحصیلی می پرداختند .
3/1 : اجرای شیوه نیمسالی _ واحدی فرصتی است برای آشنا کردن دانش آموزان دوره متوسطه با سیستم دانشگاهی
4/1 : با توجه به برنامه ریزی خاص این دوره امکان متناسب نمودن رشته های تحصیلی با نیازهای جامعه بیشتر می شود
5/1 : از نظر اجرایی جذابیت بیشتری برای مؤسسات آموزش غیر انتفاعی برای سرمایه
گذاری در این دوره فراهم می شود ( کلیات نظام جدید ص 43 )
2- تشکیل شاخه کار و دانش : 1/2 وارد شدن مفهوم گواهی مهارت در کتاب تسلیم دیپلم متوسطه و دانشنامه کاردانی در نظام آموزش و پرورش امکان تنظیم استاندارد های مهارت و ارتباط طولی و عرضی سطوح مهارت را یکدیگر در این نظام فراهم می کند
2/2 : از طریق ارزش قایل شدن برای آموخته های خارج از مدرسه فواید زیر حاصل می شود
الف . برقراری ارتباط بین آموزش و بازار کار
ب . منابع گسترده تری در اختیار آموزش و پرورش قرار می گیرد
ج . ارتقاء ارزش فرهنگی و اجتماعی آموزشهای فنی و حرفه ای
د . فراهم شدن امکان مشارک بخشهای خصوصی مانند شرکتهای تولیدی دولتی و غیر دولتی در آموزشهای فنی و حرفه ای و غیره
3/2 :پذیرفتن مهارتهای آموخته شده به عنوان جزئی از دروس دوره متوسطه دربر دارنده فواید زیر است :
الف . باز شدن راه جدید حرفه آموزی در نظام آموزش و پرورش و کاسته شدن از میزان آموزشهای نظری
ب . امکان تطبیق بیشتر آموزشها با واقعیتهای زندگی
ج . فراهم شدن امکان بیشتر تطبیق مهارتها با نیازهای محیطی و غیره
د . فراهم سازی امکان توجه بیشتر به علایق و استعدادهای دانش آموزان
3- تشکیل دوره های کاردانی پیوسته :
1/3 : با برقراری دوره های کاردانی پیوسته و کاهش یکسال در دوره تحصیلی کاردانی فواید زیر حاصل می شود :
الف . کاهش هزینه ها برای دانش آموزان و دولت به میزان یکسال
ب . فراهم شدن امکان جذب دانش آموزان مستعدتر به تحصیلی مرتبط
ج . پرهیز از تکرار دروس و مطالب و بهره گیری بیشتر از وقت دانش آموزان و دانشجویان
4- کوتاه شدن دوره آموزش عمومی :
این امر می تواند باعث فراهم نمودن تسهیلات بهتر و بیشتر برای توسعه آموزش متوسطه شود و برای کسانی که تحصیل را به لحاظ ارزش فرهنگی و اجتماعی آن دنبال می کنند این امکان فراهم می شود که بدون مشقت گذراندن دروس که در زندگی روزمره به کار آنها نمی آید یا مورد علاقه ایشان نیست به دیپلم برسند
5- نحوه ارائه دروس به صورت عمومی و اختصاصی و پودمانهای مهارت دربردارنده مزایا و فوایدی است که به خاطر اطاله کلام از ذکر آنها خودداری می شود
( از کلیات نظام جدید سال 1375 ص 36 )
با ملاحظه نارساییهای یاد شده ، اهمیت و حساسیت آن و همچنین مزایای پیش بینی شده در طرح مذکور ، شورای عالی انقلاب فرهنگی طرح تغییر نظام آموزش متوسطه را در 12 ماده و دو تبصره طی محاسبات 226 ، 131 ، 232 ، 235 سال 1369 به تصویب رساند که در ماده یک مصوبه مذکور هدف کلی آموزش دوره متوسطه را چنین بیان داشته است : فراهم آمدن شرایط و امکانات کافی برای ارتقاء کیفیت آموزشهای متوسطه (نظری ، فنی حرفه ای ) و توسطه کمی این آموزشها به تناسب نیازهای اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی کشور و با توجه به مقتضیات جنسی و سنی دانش آموزان با رعایت اصول زیر :
الف . ایجاد انعطاف لازم به منظور رسمیت گیری آموزشهای متوسطه در جهت اشتقال مفید و ادامه تحصیل در آموزش عالی و تعیین رشته های تحصیلی برحسب نیازهای کشور و علایق و استعدادهای دانش آموزان بر طبق شرایط و امکانات محیط و توجه به پیشرفتهای علمی و فنی .
ب . افزایش کمیت و بالا بردن سطح کیفیت و میزان منزلت آموزشهای فنی و حرفه ای
ج . فراهم آوردن شرایط و زمینه مناسب برای استفاده بهینه از امکانات جامعه به منظور اجرای آموزشهای متوسطه و سازماندهی آموزشهای خارج از مدرسه و تقویت و گسترش این آموزشها با استفاده از امکانات دستگاههای مختلف کشور
( کلیات نظام جدید ص 25 )
با توجه به آنچه که گفته شد نظام جدید آموزش متوسطه پس از انقلاب اسلامی در سال 1371 با سه شاخه نظری – فنی حرفه ای و کارو دانش به اجرا گذاشته شد . شاخه نظری شامل ریاضی ، فیزیک ، علوم تجربی و علوم انسانی بود . لازم به ذکر است در تغییرات بعدی نیز رشته جدیدی تحت عنوان رشته علوم و معارف اسلامی به رشته های فوق اضافه گردید .
دلایل تغییر نظام نیمسالی _ واحدی به نظام سالی _ واحدی و نارساییهای آن :
نظام جدید آموزش متوسطه که بواسطه وقوع انقلاب اسلامی در کشور نیازمند بازنگری جدید شده بود پس از طی تحولاتی بالاخره کلیات آن در سال 1369 به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و در سال 1371 رسما" در کشور به اجرا گذاشته شد و طبق تقویم اجرایی آن مقرر گردید تا سال 1377 به طور کامل در سراسر کشور تعمیم یابد اما سال مذکور هنوز به پایان نرسیده بود که در نظام نیمسالی _ واحدی نارساییهای بروز کرد و
داستان قدیمی ضرورت بازنگری و اصلاح و تغییر در نظام آموزش متوسطه محور غالب جلسات و مباحث دست اندرکاران نظام آموزش کشور و سایر مسئولان ذیربط گردید و بدین ترتیب یکبار دیگر اظهاراتی در باره وجود نارسایی ها در نظام نیمسالی _ واحدی مطرح گردیدکه در ادامه به آنها مختصرا" اشاره می شود .
اهم نارساییهای نظام نیمسالی _ واحدی
ایجاد شاخه کار ودانش به عنوان یکی از نوآوریهای نظام جدید تلقی گردیده که توسعه آن با توسعه آموزشهای فنی و حرفه ای از مهمترین اهداف نظام مذکور در نظر گرفته شده بود با امید اینکه این امر سبب شود دانش آموزان کمتری به شاخه نظری متوسطه راه یابند و با توجه به مقتضیات و واقعیتهای محیطی اکثر دانش آموزان به سمت آموزشهای مذکور سوق داده شوند تا با جذب در بازار کار و یافتن اشتغال مفید از سیل ورود به آموزش عالی کاسته شود اما تجربطات چندین ساله اجرای طرح نشان داد که امکانات موجود از نظر اجرایی شرایط مذکور را برای ورود دانش آموزان مستعد و علاقه مند به شاخه فنی و حرفه ای ، کار ودانش فراهم نکرده است و علاوه بر آن تعداد کمتری از دانش آموزان به سمت آموزشهای مذکور تمایل نشان می دهند و خصوصا"هنرستانهای کار و دانش به مثابه محلی تلقی می شود که موقتا" دانش آموزانی را که توانایی ادامه تحصیل در رشته های نظری را ندارند و با موفق به کسب شرایط لازم برای تعیین رشته های مذکور نشده اند را در خود جای دهد .
کم اعتبار بودن آموزشهای فنی حرفه ای در نظام قبل از جمله نارساییهای نظام مذکور تلقی می شد اما مشاهده می شود در نظام نیمسالی _ واحدی هم سیاستهای اجرایی در این راستا به همان شیوه قبلی به نوعی سبب پایین آوردن اعتبار اجتماعی و فرهنگی شاخه مذکور می گردد که به نحو قادر و به کسب شرایط ورود به رشته های دیگر نمی شود ( شاخه فنی حرفه ای و یا نظری ) می توانند در شاخه کار و دانش به تحصیل ادامه دهند و با کسانی که به دلایلی نتوانسته اند به دیپلم متوسطه دست یابند می توانند در شاخه مذکور وارد شده و با کسب مهارتهایی در زمینه مورد علاقه خود به کار متناسب با آن اشتغال ورزند و در نهایت دیپلم شاخه مذکور را دریافت دارند .
از طرف دیگر مسئولان کار و دانش تاکید دارند که نباید از اذهان عمومی تصوری پیش آید که افراد ناتواناز لحاظ استعدادهای نظری وارد شاخه کار و دانش می شوند لذا برای رفع مشکل یاد شده برای دانش آموزان فارغ التحصیل کار و دانش تسهیلاتی قاطل شده اند که از آن طریق می توانند در دانشگاهها به ادامه تحصیل بپردازند که این امر با اصل هدف کلی ایجاد شاخه مذکور که هدف آن تربیت نیروی انسانی نِمه ماهر و ماهر و متخصص برای سرپرستی بخشهای مختلف اقتصادی کشور و جذب در بازار کار پس از اتمام دوره متوسطه می باشد مغایرت دارد و در تضاد است .
در ارتباط با شاخه متوسطه نظری تناقض هایی در اهداف آن با آنچه در عمل وجود دارد مشاهده می شود . هدف کلی شاخه مذکور اعتلای تربیت ،اخلاق ، سطح فرهنگ ودانش عمومی ، شناخت بهتر استعدادها و علایق دانش آموزان ، ایجاد زمینه مناسب جهت هدایت آنان به مسیرهای تحصیل و احراز آمادگی نسبی برای ادامه تحصیل در دانشگاهها و یا آمادگی برای اشتغال مفید در جامعه از طریق کسب مهارتهای لازم می باشد .
(کلیات نظام جدید ص 37 )
اما جهت گیری برنامه های درسی دوره مذکور که بیشتر به سمت آماده کردن دانش آموزان و فارغ التحصیلان این دوره یکساله پیش دانشگاهی برای تعداد معدودی از دانش آموزان که قصد ادامه تحصیل در دوره های عالی تر را دارند ، منظور شده نه تمام فارغ التحصیلان دوره سه ساله آموزش متوسطه ، که این امر با اصل هدف ایجاد دوره پیش دانشگاهی و هدف کلی دوره آموزش متوسطه باعث ایجاد تعارضاتی شده است و از طرف دیگر در نظام جدید دانش آموزان مستعدتر که دارای معدل بالا می باشند می توانند با انتخاب واحدهای درسی بیشتر دوره سه ساله متوسطه را بدون تحمل مسائل ناشی از جهش تحصیلی عرض دو سال طی کنند . (کلیات نظام جدید ص 67 )
بنابر این سمت گیری مذکور با اهداف کلی این شاخه که از جمله اعتلای تربیت ، اخلاق ، سطح فرهنگ و … می باشند در تعارض آشکار قرار می گیرد زیرا دستیابی به اهداف فوق نیازمند آرامش و فرصتهای بیشتر در یک دوره و زمان معین برای آموزش و یادگیری است تا دانش آموزان بتوانند با تمایل بیشتر و آرامش فکری بهتر به آن دست یابند که متاسفانه سنگین بودن محتوای آموزش ، ارائه و نیمسالی واحدی اجرا کردن دوره متوسطه و … دستیابی به اهداف فوق را عملا" مختل و غیر قابل اجرا نموده است .
از تعداد دروس به عنوان نارساییهایی که در نظام پیشین آموزش متوسطه به آنها اشاره شد در نظام جدید نیز مجددا" مشاهده می شود با توجه به ماهیت نظام نیمسالی – واحدی در هر نیمسال تحصیلی دروس به دانش آموزان ارائه می گردد که تعدد آن بیش از یک نیمسال دانشگاهی است و همین امر سبب می گردد معلمان و دانش آموزان در اجرا با مشکلاتی مواجه شوند از جمله مشکلات مذکور ، نداشتن زمان کافی برای تدریس تمام محتوای منظور شده به دلایل حجم زیاد مطالب گنجانده شده در کتب درسی ، فقدان زمان کافی برای استمرار یادگیریها ، با توجه به اینکه یکی از اصول یادگیری دادن فرصت تمرین و تکرار به دانش آموزان است ولی این فرصت در نظام نیمسالی _ واحدی عملا" وجود ندارد _ همچنین مسایل فوق باعث می شود که دانش آموزان در یک هفته با تعداد زیادی از معلمان ارتباط برقرار کنند _ لذا انتظار نمی رود که آنها بتوانند با همدیگر تعامل و ارتباط اصولی و عاطفی که لازم فرآیند آموزش و یادگیری است را برقرار سازند .
ایجاد دوره پیش دانشگاهی در نظام جدید برای تعداد کمی از دانش آموزان مستعد در نظر گرفته شده بود که میزان مذکور متناسب با ظرفیت پذیرش دانشگاهی کشور باشد بنابر این دوره مذکور آخرین سطح متوسطه است که تنها دانش آموزانی را که قصد ادامه تحصیل در دوره های آموزش عالی بعدی را داشتند ، می توانند به آن وارد شوند و این امر بیشتر به این خاطر منظور شده بود تا دانش آموزان به درستی به سایر رشته ها و شاخه های تحصیلی دیگر هدایت شوند اما دلایل متعددی مانند شفاف نبودن اهداف دوره پیش دانشگاهی ، مبهم بودن دوره مذکور ، فشارهای اجتماعی ، فرهنگی ، و بلاتکلیفی فارغ التحصیلانی که پس از اخذ دیپلم سه ساله آموزش متوسطه نظری که نمی توانستند وارد دوره مذکور شوند و موارد دیگر از دیگر نمونه های نارسایی نظام مذکور است .
در دوره متوسطه نظری دروس که دانش آموزان را برای اشتغال مفید در محیط بعد از فراغت از تحصیل ، فراهم کند آنچنان که در هدف کلی این شاخه به آن اشاره شده است عملا" وجود ندارد و برای این منظور به دروس اختیاری دوره یاد شده تاکید کرده اند و تنها درسی که بتواند دانش آموزان را برای کار در بازار کار آماده کنند ، درس کارگاه خود اتکایی است و بعضا" درس هنر ، اما دروس مذکور به دلایل عدم امکانات اجرایی بندرت در مدارس متوسطه نظری ارائه می گردند و بدین ترتیب تحقق اهداف شاخه مذکور نظیر آماده کردن دانش آموزان برای زندگی اجتماعی و اشتغال مفید با توجه به محتوای دروس یاد شده دور از انتظار به نظر می آید .
جلوگیری از تکرار پایه ، حفظ استقلال درسها ، حرکت به سمت افزایش اختیارات دانش آموزان از جمله اهداف متعالی برنامه ریزی نظام جدید بوده است اما مشکلات ساختاری برنامه های درسی نظام جدید و الهام در برخی از اهداف آن مانع از اجرای درست و تحقق اهداف یاد شده گردیده که پدیده دانش آموزان بدون گرایش (یا بدون رشته ) در نظام مذکور از علایم بارز عدم تحقق اهداف یاد شده و یکی از مشکلات اساسی دوره مورد نظر به نظر می آید ، مشکلات یاد شده تنها برخی از مشکلات و مسائل گریبانگیر نظام جدید آموزشی است که اجرای آن را با مشکلات عدیده ای مواجه ساخته است . مشکلات و عوامل دیگر را می توان نام برد که همین راستا مانع از اجرای موفقیت آمیز نظام جدید می گردند . ازجمله ناموزونی در محتوای درسها ( تاکید بر برخی دروس با صبغه علوم انسانی در مقابل علوم پایه ) نارضایتی معلمان به عنوان مجریان اصلی برنامه ها ، وجود پنجره های باز در برنامه هفتگی و نبودن سیاست اجرایی مشخص در چگونگی اوقات فراغت دانش آموزان ، کم رنگ شدن فعالیتهای پرورشی ، عدم فرهنگ این نظام در بین مردم و عدم آشنایی مردم با اهداف آن و ….
مسایل یاد شده فوق الذکر سبب گردیدکه دست اندرکاران و مسئولان نظام آموزش و پرورش به باز نگری در برنامه های درسی آموزش متوسطه بپردازند و پیشنهادهایی در زمینه های زیر ارائه شده است :
الف . کاهش تعداد دروس ارائه شده یا ادغام آنها در یکدیگر
ب . ارائه دروس به صورت سالی _ واحدی
ج . گنجاندن دروس جبرانی و تکمیلی یا امور پرورشی در برنامه جدید
با عنایت به نارساییهای مذکور که پاره ای از آنها که بطور مختصر اشاره و بررسی شده اند پیشنهادهای مسئولان و دست اندرکاران نظام آموزشی کشور در آخرین روز سال 1377 به هیات اجرای نظام ارائه شده است .
(البته تغییر و بازنگری مجدد با توجه به تجربه پیشنهادی دور از انتظار نمی باشد )
بنابراین به منظور آشنایی با فراینده و چگونگی تحولات یاد شده در نظام سالی واحدی ، اجمالا" دو نظام سالی _ واحدی و نیمسالی _ واحدی مورد مقایسه قرار می گیرند :
مقایسه نظام سالی _ واحدی با نیمسالی _ واحدی
نظام های فوق الذکر را در چند زمینه مورد مقایسه قرار می دهیم برای این منظور ابتدا ویژگی ها شرایط و … را در نظام آموزش نیمسالی _ واحدی از نظر می گذرانیم و تغییرات ایجاد شده در آنها را با توجه به نظام جدید سالی _ واحدی بررسی می کنیم برای پرهیز از سردرگمی و ارائه مقایسه ای مناسب از دو نظام یاد شده محورهایی را به عنوان مبنای مقایسه در نظر می گیریم که عبارتند از :
اهداف ، بافت و ساختار نظامها
واحدهای درسی و تغییرات انجام شده در آنها
طول مدت تحصیل و چگونگی فرآیند ارزشیابی تحصیلی
فرآیند هدایت تحصیلی دانش آموزان با توجه به آیین نامه هدایت تحصیلی
اصولا" هدف اساسی تغییر نظام آموزش متوسطه نیمسالی _ واحدی فراهم کردن شرایط و امکانات کافی برای ارتقاء کیفیت آموزشهای متوسطه و توسعه کمی آنها به تناسب نیازهای اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی کشور و در نظر داشتن مختصات جغرافیایی مناطق و مقتضیات نیازهای جنسی و سنی دانش آموزان بوده است که با ایجاد انعطاف لازم در سطوح عالی تر تحصیل و هماهنگی رشته ها با نیازهای کشور و توان و استعداد و علایق دانش آموزان بر طبق شرایط و امکانات محیطی و پیشرفتهای علمی و فنی مد نظر بوده است .
علاوه بر این بالا بودن سطح کیفی و منزلت آموزشهای فنی حرفه ای در استفاده بهینه از امکانات سایر دستگاههای خارج از سیستم آموزش رسمی نیز در راستای همان هدف اساسی بوده است .
اما نظام سالی _ واحدی ضمن تاکید بر اهداف یادشده تزکیه و پرورش دینی و تقویت و توسعه مهارتهای زندگی دانش آموزان نیز مورد توجه قرار گرفته است .
( آیین نامه هدایت تحصیلی و آموزش دوره متوسطه ص 5 )
لازم به ذکر است سیاست کلی آموزش متوسطه با توجه به سطوح و شاخه های متعدد آن اعتلای تربیت ، اخلاق ، سطح فرهنگ و دانش عمومی و آماده ساختن جوانان برای اشتغال مفید و با ادامه تحصیل در سطوح عالی تر تحصیلی می باشد . نظام آموزش متوسطه خود به سه شاخه نظری ، فنی حرفه ای و کار و دانش تقسیم می گردد . هر یک از شاخه های مذکور علاوه بر تلاش در جهت تحقق اهداف و رسالت کلی آموزش متوسطه دارای هدفی خاص و ویژه می باشند که عبارتند از :
الف . شاخه متوسطه نظری : هدایت دانش آموزان به مسیرهای تحصیلی مورد نظر و ایجاد آمادگی لازم در آنان برای ادامه تحصیل در دانشگاهها و ایجاد مهارتهای لازم و حرفه ای و شغلی
ب . شاخه متوسطه فنی وحرفه ای : هدایت دانش آموزان به سمت اشتغال مفید و آمادگی جهت تحصیلات علمی _کاربردی
ج . شاخه کار ودانش : تربیت نیروی انسانی نیمه ماهر ، ماهر ، استادکار و سر پرست مورد نیاز بخشهای مختلف صنعت ، کشاورزی و خدمات اهداف یاد شده در نظام سالی _ واحدی نیز به همین عنوان در نظر گرفته شده اند.
بافت و ساختار آموزش
از نظر ساختاری نظام آموزشی نیمسالی _ واحدی از سه رشته تشکیل شده است :
1-ریاضی _ فیزیک 2-علوم تجربی 3- ادبیات و علوم انسانی
دانش آموزان حدود 70 واحد از دروس را به صورت مشترک و عمومی می گذرانند و 26 واحد به صورت تخصصی هر رشته جمعا" 96 واحد .
اما در سالی واحدی که دارای یک رشته علاوه بر سه رشته فوق الذکر می باشد ( جمعا" چهار رشته ) در میزان واحدهای عمومی و تخصصی تغییراتی داده شده است .شاخه متوسطه نظری حدود 52 واحد را به صورت مشترک و عمومی می گذرانند و تعداد واحدهای اختصاصی آنها به 44 واحد افزایش یافته است پس تعداد دروس مشترک کاهش ولی دروس اختصاصی افزایش یافته است . در نتیجه در نظام سالی _ واحدی تاکید بیشتر بر تخصصی بار آوردن نسبت به نظام نیمسالی _ واحدی می باشد .
در شاخه متوسطه فنی حرفه ای دو نظام از نظر استعداد واحدهای درسی تقریبا" مشابه هستند (60 واحد عمومی و 36 واحد اختصاصی در نیمسالی _ واحدی ولی در سالی _ واحدی 59 واحد عمومی و 37 واحد اختصاصی که تقریبا" مشابه است )
در متوسطه شاخه کار ودانش تغییراتی مشاهده نمی گردد و در هر دو نظام یاد شده تعداد 49 واحد درسی عمومی و 47 واحد درسی دروس انتخابی و مهارتی تخصصی برای آنها منظور شده است که دانش آموزان از طریق مهارت آموزی و کار آموزی آنها را لازم است در داخل مدارس (در صورت وجود کارگاه ) یا در خارج از مدارس ، در سایر مراکز ، مانند مراکز آموزشهای فنی حرفه ای وابسته به وزارت کار و یا آموزشگاههای آزاد می گذارنند همچنین شرایط فارغ التحصیلی در هر نظام گذراندن مجموعا" 96 واحد عمومی واختصاصی می باشد .
اینجا لازم است انواع دروس تعریف شوند سپس به مقایسه آنها در دو نظام بپردازیم .
دروس عمومی : الزما" به دروسی گفته می شود که آموختن آنها به منظور ارتقاء بینش علمی ، اجتماعی ، سیاسی و… دانش آموزان ضرورت دارد و آموختن آنها در تمام رشته های تحصیلی ضرورت دارد .
دروس اختصاصی :آموختن این گونه دروس سبب تقویت پایه های علمی دانش آموزان برای ورود به بازار کار یا اشتغال و ادامه تحصیل می شود .
دروس پرورشی : به دروسی گفته می شود که سبب تقویت اعتقادات باورهای دینی ، اخلاقی و توسعه مهارتهای زندگی تخصصی و اجتماعی با توجه به استعداد و علایق دانش آموزان انتخاب می شوند .
دروس انتخابی : اینگونه دروس را دانش آموزان با توجه به علایق خود از میان مجموعه ای از دروس مطابق با دستورالعمل های خاص انتخاب می کنند .
پودمانهای مهارت : دروسی است که از طریق آنها مهارتهای حرفه ای مورد نیاز برای اشتغال به یک کار مفید به صورت نظری و عملی آموزش داده می شوند .
با توجه به تعاریف فوق الذکر در ادامه به مقایسه دروس دانش آموزان با توجه به درس ، رشته تحصیططلی و … آنها می پردازیم :
ابتدا دروس عمومی :
شاخه نظری که شامل سه رشته ادبیات و علوم انسانی ، علوم تجربی و ریاضی فیزیک می باشد جمعا" 66 واحد دروس عمومی _ الزامی را می گذارنند اما شاخه متوسطه فنی حرفه ای 58 واحد و شاخه کار ودانش 45 واحد دروس ارائه شده به تناسب وضعیت آموزش در نظام نیمسالی _ واحدی ارائه شده اند مانند قرآن ، تعلیمات دینی به تفکیک از1 تا 3 و دروس متون وادب فارسی و نگارش دستور زبان به تفکیک از 1 تا 5 و تربیت بدنی از 1 تا6 ارائه شده اند ( جمعا" در 6 نیمسال یا ترم در مجموع 3 سال دوره متوسطه)
اما در نظام سالی – واحدی با توجه با توجه به اینکه آموزش به صورت پایه ای و سالی است در ساختار مذکور تغییراتی ایجاد شده است و برخی از دروس با هم ادغام شده اند . عناوین دروس در نظام نیمسالی جمعا" 43 عنوان بوده که با توجه ترکیب صورت گرفته در نظام سالی به 29 عنوان کاهش یافته است .
برخی از دروس ادغام شده اند مثلا" درس تعلیمات دینی (1) و درس قرآن (1) در نظام نیمسالی به یک درس تعلیمات دینی و قرآن (1) ادغام یافته است و یا تربیت بدنی (1) و تربیت بدنی (2) ادغام یافته و به صورت تربیت بدنی (1) در نظام سالی – واحدی ارائه می شوند .
از نظر عناوین دروس انتخابی در نظام نیمسالی _ واحدی به تناسب رشته ها متفاوت می باشد مثلا"کسانی که می خواهند از سال دوم متوسطه به رشته ریاضی بروند می بایست در سال اول درس هندسه (1) را انتخاب و می گذارندند و آنهایی که به رشته تجربی تمایل داشتند باید در سال اول درس زیست شناسی (1) و رشته علوم انسانی نیز درس تاریخ معاصر و دروس اختیاری شامل کارگاه خود اتکایی شامل هنر (1) و (2) بودند که بندرت در مدارس ارائه می شدند ولی در نظام سالی _ واحدی تمام دروس اختیاری و انتخابی تحت عنوان دروس پرورشی به میزان جمعا" 5 واحد ارائه می شوند البته دروس دیگری به تناسب برخی دانش آموزان ضعیف و قوی در بعضی درسها ارائه می شوند مانند ریاضی جبرانی و ریاضی تکمیلی به ترتیب برای دانش آموزانی که در درس ریاضی سال اول دبیرستان ضعیف و قوی می باشند .
این دروس در نظام نیمسالی از 8 واحد به 5 واحد در نظام سالی _ واحدی تقلیل یافته اند .
طول مدت تحصیل و چگونگی فرآیند ارزشیابی
در هر دو نظام آموزشی طول مدت تحصیل سه سال می باشد و تعداد واحدهای درسی برابر 96 واحد است که باید در این سه سال برای کسب دیپلم بگذرانند در نظام سالی واحدی حداکثر 4 سال به خاطر وجود مردودی در پایه ی اول ارتقا یافته است و برای دانش آموزان سال سوم نظام سالی _ واحدی تا دی ماه سال دیپلم آنهاست . پس حداکثر طول تحصیل برای دانش آموزان سالی _ واحدی در صورتی که در پایه ی اول تکرار پایه نداشته باشند 5/3 سال و در صورت تکرار پایه 5/4 سال است .
وضعیت فوق برای نیمسالی _ واحدی به گونه ای دیگر است . دانش آموزان چنانچه سه سال مستمر و یا چهار نیمسال متناوب مشروط شوند (معدل تحصیلی کمتر از 10 ) حق ثبت نام و ادامه ی تحصیل در مدارس روزانه را نداشته و باید به مدارس شبانه هدایت شوند و در آنجا تا سه سال مجاز به ادامه ی تحصیل می باشند. بنابراین حداکثر مدت تحصیل با احتساب روزانه و شبانه برای نظام نیمسالی _ واحدی جمعاٌ 5 سال است . از نظر چگونگی فرآیند سنجش و ارزشیابی ( امتحان ) هر دو نظام مشابه می باشند با هدف زیر :
1-سنجش میزان تحقق اهداف آموزشی و آگاهانیدن فراگیران و اولیای آنان از میزان پیشرفت تحصیلی آنها .
2-تشخیص استعدادها و علایق دانش آموزان جهت هدایت و راهنمایی تحصیلی آنها در زمینه های مختلف و تقویت روحیه ی تلاش و ایثار و… در آنان .
3- تعیین میزان کیفیت محتوای آموزشی و حصول اطمینان از تحقق شرایط لازم در دانش آموزان جهت ارتقاء به سطوح عالی تر تحصیل .
لازم به ذکر است در هر دو نظام آموزشی ارزشیابی طی زمانهای مختلف انجام می گیرد
( تکوینی _ تراکمی )
تحلیل و ارزیابی:
نظام تعلیم و تربیت هر کشور یکی از مهمترین و اساسی ترین عامل ترقی آن ثبات و استحکام سایر برنامه های آن است . و غفلت از آن صدماتی جبران ناپذیری بر پیکره ی اجتماع وارد نموده و نسل آینده را در تاریکی وانحطاط فرو می برد لذا بر تمامی مسئولین هر نظام مهمترین وظیفه ، تعلیم و تربیت نسل آینده است ، نسل آینده است که آینده را می سازد و کشور را به سوی پیشرفت و شکوفایی سوق می دهد .و جامعه شناسان بیش از سایرین اهمیت این نهاد را گوشزد می کنند .
ارزش تعلیم وتربیت آدمی و زیانهایی که بر اثر فقدان یا نقصان آن دامنگیر فرد و جامعه می شود از یک طرف و انحراف آن از مسیر صحیح در مدت نسبتا" طولانی رشد کودک از طرف دیگر ، ایجاب میکند که فعالیتهای مربوطه و برنامه ریزی های درسی و آموزشی آن مورد توجه خاص قرار گیرد و تدابیر مربوط به اداره آن با دور اندیشی و آینده نگری هر چه تمامتر اتخاذ شود تا باشد که فرد وجامعه را به سوی هدف غایی تربیت هدایت کند .
برنامه ها وفعالیتهای نظام آموزشی و پرورشی ، همواره باید متوجه تحقق مقاصد مورد توجه باشد و در اجرا از وجود هماهنگی بین همه بخشهای آن اطمینان کامل حاصل شود . شیوه های آموزش و تربیت و روشهای تدریس و محتوای آن باید با توجه به نتایج مورد انتظار انتخاب گردد و در صورت عدم تحقق اهداف ، در موارد فوق الذکر تجدید نظر گردد .
هدفهای آموزش و پرورش در مقاطع مختلف تحصیلی از طریق مواد درسی یی که در برنامه ها پیش بینی شده است ، تحقق حاصل می کند . بنابر این ، هر ماده درسی هدفی نسبتا" کلی و هر قسمت از برنامه تفصیلی آن هدفی جزیی تر دارد . نیل به هدف هر ماده درسی در پایان دوره تحصیلی و یا در پایان سال تحصیلی و نیل به هدف هر درس در ساعتی که برای آن در برنامه منظور می شود ، امکان پذیر است . هدفهای خاص آموزش متوسطه را …که مکمل هدفهای کلی و عمومی آموزش و پرورش به شمار می رود و به موازات کوشش مداوم مدرسه و اجتماع برای رسیدن به هدفهای زیر توجه خاصی عنایت شود : الف . ایجاد و تقویت یک یا چند مهارت قابل عرضه در بازار کار که با استعدادهای فردی تناسب داشته باشد و در عین حال برای نیازمندی جوانانی که در پایان دوره متوسطه به فعالیت می پردازند ، مفید واقع شود .
ب . ایجاد آمادگی کافی و مطلوب برای تحصیلات دانشگاهی و نیل به درجه تخصص در رشته های نظری و عملی یا علمی و فنی .
ج . کمک و یاری جوانان در جهت کشف و شناخت استعدادها و توانمندیهای فردی .
بنابر این هدف کلی آموزش و پرورش باید تربیت مردم مومن ، متقی و مسئول در رابطه با خالق ، مفید و متعهد در رابطه با جامعه و همنوعانش و متفکر و خلاق و مولد در رابطه با عالم طبیعت باشد .
در این راستا برنامه های آموزش و پرورش چنان باید دقیق و سنجیده و کارشناسانه تنظیم و تدوین گردد که از هر گونه نارساییها و کاستیها در تمام ابعاد آموزشی و پرورشی مبرا شده تابتواند تامین کننده اهداف غایی آموزش و پرورش باشد . و مانند نظام آموزش متوسطه گذشته نارساییها دوباره تکرار نگردد که برخی از آن نارساییها عبارت بوده اند از :
1- کم توجهی به پرورش علاقه و استعدادهای دانش آموزان .2- تاکید بر دروس نظری 3- عدم ارزش گذاری آموزشهای خارج از مدرسه 4- نارسا بودن شیوه مهارت آموزش . 5- تکرار پایه در نتیجه تجدید و ترک تحصیل زودرس و فقدان تسهیلات مناسب برای بازگشت مجدد به تحصیل .
بنابر این نارساییهای موجود در نظام آموزشی کشور بیش از پیش مسئولین امر را به ایجاد تحولات و تغییرات بنیادی مذکور وادار می نمود. مزایای طرح جدید آموزش متوسطه :
1- ایجاد دوره پیش دانشگاهی 2- تشکیل شاخه جدید کار و دانش و هدایت آنها به بازار کار
3- کوتاه شدن دوره آموزش عمومی از 12 به 11 سال (به جز دوره پیش دانشگاهی )
4- تشکیل دوره های کاردانی پیوسته
5- جلوگیری از تمرکز و تاکید بر آماده کردن کلیه دانش آموزان برای ورود به دانشگاهها
6- اجرای شیوه نیمسالی _ واحدی فرصتی است برای آشنا کردن دانش آموزان دوره متوسطه با سیستم دانشگاهی
7- با توجه به برنامه ریزی خاص این دوره امکان متناسب نمودن رشته های تحصیلی با نیازهای جامعه بیشتر می شود
8- باز شدن راه جدید حرفه آموزی در نظام آموزش و پرورش
9- امکان تطبیق بیشتر آموزشها با واقعیتهای زندگی
10- فراهم سازی امکان توجه بیشتر به علایق و استعدادهای دانش آموزان
11- ایجاد انعطاف لازم به منظور رسمیت گیری آموزشهای متوسطه در جهت اشتقال مفید و ادامه تحصیل در آموزش عالی و تعیین رشته های تحصیلی برحسب نیازهای کشور و علایق و استعدادهای دانش آموزان بر طبق شرایط و امکانات محیط و توجه به پیشرفتهای علمی و فنی .
12- جلوگیری از تکرار پایه ، حفظ استقلال درسها و جلوگیری از پنجره های باز در برنامه های هفتگی که در نظام نیمسال _ واحدی بود .
شایان ذکر است که متاسفانه در نظام سالی _ واحدی نیز برخی نارساییها مشاهده می شود که انتظار می رود مسئولین نظام آموزشی و پرورشی در فرصتهای مناسب در صدد رفع آنها شوند .برای مثال : عدم هماهنگی محتوای دروس و ارزشیابی پایانی سوم راهنمایی با سال اول متوسطه که در این عبور یعنی از یک مقطع به مقطع دیگر افت شدید تحصیلی به چشم می خورد و ……….
منابع و ماخذ :
شکوهی غلامحسین ، تعلیم و تربیت و مراحل آن ، انتشارات آستان قدس رضوی _ مشهد 1370
آیین نامه آموزشی دوره سه ساله سالی _ واحدی
بخشنامه ها و آیین نامه ها و دستورالعملهای آموزش و پرورش منطقه 5 تهران
روحی حسین ، آیین نامه ها و دستورالعملهای نظام جدید ، آموزش و پرورش تهران
کلیات نظام جدید آموزش متوسطه سال 1379
عنوان تحقیق :
مقایسه نظام آموزشی سالی _ واحدی با نظام آموزشی نیمسالی _ واحدی
نام رشته :تاریخ و فلسفه ی آموزش و پرورش
(گرایش تعلیم و تربیت اسلامی)
مربوط به درس : جامعه شناسی آموزش و پرورش پیشرفته
نام استاد :جناب آقای دکتر محمد رسول گلشن
نام محقق : کریم بیرامی
دی ماه :1382
فهرست مطالب :
مقدمه000000000000000000000000000000000000000000000000 1
هدفهای آموزش و پرورش در دوره متوسطه0000000000000000000000000 2
اهم نارساییها در نظام آموزش متوسطه گذشته 00000000000000000000000 3
مزایای طرح جدید آموزشی متوسطه 00000000000000000000000000000 4
اهم نارساییهای نظام نیمسالی _ واحدی 000000000000000000000000000 7
مقایسه نظام سالی _ واحدی با نیمسالی _ واحدی00000000000000000000 10
بافت و ساختار آموزش00000000000000000000000000000000000000 11
طول مدت تحصیلی و چگونگی فرآیند ارزشیابی 0000000000000000000000 14
تحلیل و ارزیابی 000000000000000000000000000000000000000000 15
منابع وماخذ 18000000000000000000000000000000000000000000000