6f/2 (34573)
6f/2 (34573)
موضوع فعالیت: طرح درس ماهیها
در تاریخ 11/11/85 من به اجرای مستقل طرح درس ماهیها برای کودکان 4-3 سال اجرا کردم.
هدف من از اجرای این بود که:
کودکان را با زندگی ماهیها آشنا کنم.
کودکان را با محیط زندگی, پوشش بذن, و شکل و نوع غذای آنها آشنا کردم.
وسائل کمک آموزشی که تهیه کرده بودم شامل, چند عدد ماهی با رنگ ها و اندازه های مختلف و و تصویرهایی از زیر دریا استفاده از کتاب گار.
در پایآن طرح درس اننتظار داشتم که بچه ها به هدفهایی که می خواستم برسند, خوشبختانه تمامی بچه ها از موضوع آگاهی لازم را کسب کردند. برای اینکه یک تنوع به کلاس داده باشم و بفهم که آیا در امر تدریس موفق بوده ام یا خیر از آنها خواستم یک نقاشی از تمام چیزهایی که من در کلاس گفته بودم بکشند , خوشبختانه آنها نیز این کار را کردند و یک نمونه از آن را تهیه دیدم.
در پایان ساعت هم برای بچه ها داستان خرگوش بدغذا را خواندم.
موضوع فعالیت: آشنایی با شکل مربع , مثلث , دایره
در دومین روز ورودم به مهد کودک ابتدا پازل هایی را که در کتاب کار بچه ها بود را قیچی کردم . برای جلسات آینده که کودکان از آنها استفاده کنند.
واحد کار ریاضی را که شامل آشنایی با شکل مربع , مثلث , دایره را تحت عنوان کار چسباندنی ارائه کردم. هدف از اجرای این کار این بود که:
بچه ها را با مفهوم مربع , مثلث, دایره آشنا کنم.
پرورش مهارتهای حرکتی و هماهنگی چشم و دست کودک شده
برای جالب شدن کار ابر- درخت و بوته را به کا راضافه کردیم تا جالب تر باشد و توجه کودک را به خود جلب کند.
طبق آموزشهایی که در طول این مدت دیده بودم از خودم خلاقیت نشان دادم و از بچه ها خواستم با دستهایشان مربع و مثلث درست کنند.
موضوع فعالیت : شیرین کاری
در سومین روز ورودم به مهد شیرین کارهایی را که در درس حرکات و بازیها یاد گرفته بودم به بچه ها یاد دادم. در پایآن از بچه ها خواستم که آنها را انجام دهند . استقبال جالبی از اتین بازیها شده که برای من مسرت بخش بود و مربی از من خواست که جزوه هایم را در اختیارش بگذارم و من با کمال میل پذیرفتم.
هدف از این بازی:
ایجاد تحرک – شادی – نشاط در کلاس – و خارج کردن جو کلاس از یکنواختی بود.
بازیهایی که انجام دادم شامل موارد زیراست:
یارتوپی
با یکی از همکلاسیهای خود, یکی توپ و دیگری بازیکن شوید, نفری که توپ شده است باید با این احساس که یک توپ است حرکت ارتجاعی توپ را تقلید کند بازیکن دیگر دست خود را روی سرتوپ (یار) قراردهد و توپ با حرکات دست بازیکن بالا و پایین می رود.
پرش کانگورو
روی پابنشینید دستها را روی سینه قرار دهید و در این حالت به هوا بپرید سپس در حالی که زانوها در هوا جلو می روند به حالت چماتمه فرودآیید.
مثل گربه لنگ
روی چهار دست و پا قرار گیرد. یکی از پاها را بلند کنید و مثل گربه ای که روی سه پا راه می رود, راه بروید.
نوع فعالیت: قصه گویی و نمایش خلاق
موضوع داستان خروس نانوا
ارائه داستان همراه با نمایش – تقلید صدای حیوانات توسط کودکان – بیان مراحل تهیه نان – بیان ویژگیهای یک دوست خوب و کمک کردن به دیگران از مختصر کارهایی بود که من در این روز انجام دادم. در اجرای نمایش مربی هم مرا همراهی کرد و یک نقش هم مربی برعهده گرفت تا بازی کند.
هدفم از اجرای این داستان این بود که:
با طرز تهیه نان آشنا شوند.
نسبت به طرز تهیه نان علاقه نشان دهند.
ویژگیهای یک دوست خوب را بیان کردم.
وسایل کمک آموزشی که تهیه کرده بودم عبارتند از:
مداد- کتاب قصه – گندم – آرد – خمیر – نان
نوع فعالیت : اجرای طرح کفش دوزک
طرح کفشدوزک را داخل تمامی دفتر کارهای بچه ها کشیدم و بچه ها آن را رنگ آمیزی کردن که رنگ آمیزی کار با گواش با انگشتان بچه ها بود. که تک تک بالای سر بچه ها می رفتم و مواظب بودم که لباس- دفتر کار – میز و … را کثیف نکنند و به این نتیجه رسیدم که کار گواش را بهتر تک تک انجام بدم.
17/11
نوع فعالیت : اجرای مستقل طرح درس چراغ راهنمایی
هدف از اجرای این طرح درس:
با قوانین راهنمایی و رانندگی آشنا شوند.
مفهوم احترام گذاشتن به حقوق یکدیگر را درک می کنند.
با رنگ های چراغ راهنمایی آشنا می شوند.
مفاهیم اجتماعی را درک می کنند.
در اجرای طرح درسم کاملاً مسلط بودم. و تمامی هدف هایی را که برای بچه ها مهم بود بازگو کردم.
بچه ها مطلب را خوب یادگرفتند . در بعضی جاها اشکالات بچه را رفع کردم. بعد از توضیحات و صحبت هایی که شد با انجام دادن یک بازی – کار خود را به پائین رساندم.
وسایل کمک آموزشی من بردن چراغ راهنمایی بود که با مقوا درست کرده بودم. کاردستی بسیار جالبی بود. به طوری که مدیر مهد از من درخواست کردند یک نمونه از آن درست کرده و به مهد بیاورم و من نیز با کمال رغبت چراغ راهنمایی را که آورده بودم تقدیم کردم.
نوع فعالیت: اجرای نمایش با عروسک نمایشی
اجرا نمایش با عروسک نمایشی از دیگر فعالیت های من در طول مدت کارآموزی بود. به این صورت که به هریک از بچه ها یک عروسک نمایشی دادم و یک داستان از خودم ساختم. و خودم هم نقش اول داستان را بر عهده داشتم.
داستان به این صورت بود که یک بچه کلاغ نمی توانست درست کلمات را بیان کند دوستانش او را اذیت می کردند . در پایان بچه ها به این نتیجه رسیدن که بجای اذیت کردن دوستانشان بهتر است او را کمک کنند.
ازاینکه به نتیجه دلخواه رسیده بودم خوشحال شدم و سعی کردم برای جلسات بعد هم از خود خلاقیت بیشتر نشان بدهم. بچه ها دوباره از من تقاضای داستان کردند در طول روز در فواصل زمانی مختلف دوتا داستان برایشان خواندم. بازخورد این نمایش تا یک هفته در بین بچه ها دیده می شود یکی از بچه ها کلمات را اشتباه تلفظ می کرد دوست دیگرش آن را تصحیح می نمود.
نتیجه که در این جا کسب نمودم این بود که اگر داستانم کمی بیشتر هیجانی می بود, بهتر بود در این اجرا 18 تا شخصیت مختلف بازی می کردند.
امروز صبح وقتی وارد مهد شدم به کلاس رفتم و کاغذ و مقوا و قیچی و چسب و … را از مدیر مهد گرفتم و به اتاق فیلم رفتم.
در آنجا مشغول ترسیم طرح ها روی مقوا شدم بعد از پایان کار ترسیم آنها را با قیچی در آوردم و مشغول کار تزئین شدم و کارکاردستی کلاس 4-3 را کامل به پایان رساندم.
نوع فعالیت: چسباندن طرح گوسفند در دفتر کار
امروز تمامی دفتر کارهای بچه ها را از کلاس خارج کردم و به اتاق دیگر بردم و مشغول تکمیل کردن دفترکارها- بررسی کمبودها – نوشتن اهداف فعالیتهای انجام شده و کشیدن طرح های دفتر کار بچه ها که غایب بودند . بعد از تکمیل موارد بالا طرح گوسفندی را در تمام دفترهای کار بچه ها کشیدم و یک عدد کاموای سفید را با قیچی ریز ریز کردم برای تمام کلاس که برای تن گوسفندان استفاده می شود. با کمک مربی دفترها را بین بچه ها تقسیم کردم سپس مربی از کلاس خارج شده و من با کمک بچه ها کاموا ها را روی تن گوسفند می چسباندیم و این کار کمی برایم مشکل بود چون تا بحال تنهایی با بچه ها در حال درست کردن کاردستی تنها نبودم . مخصوصاً کاردستی که احتیاج به چسباندن داشته باشد که تقریباً توانستم از پس این کارهم بر بیایم و نتیجه مفیدی برای من داشت. پس از پایان کار با صحبت کردن در مورد گوسفند و اینکه آیا تصویر زیباست یا خیر و سؤالاتی از این قبیل آرامش از دست رفته را به کلاس بازگرداندم.
در طول هفته کارهایی را که انجام دادم هر روز عبارتند از:
چیدن تمام پازل های کتاب کار و چسباندن و تکمیل کردن آن توسط بچه ها با کمک من انجام گرفت.
خواندن کتاب چیستان در یک روز
خط کشی کردن تمام دفتر کارهای بچه ها .
نوع فعالیت : درست کردن چهار عدد درخت برای چهار فصل
وقتی کلاس 4-3 ساله ها را ترک کردم. به کلاس 6-5 ساله ها آمدم فضای کلاس و طرحهای روی دیوار جالب نبودند . من طبق تجربه هایی که کسب کرده بودم پیشنهاد دادم که بهتر است 4 عدد درخت برای چهارفصل درست کنم و به دیوار کلاس بزنیم. برای هر 4 فصل 4 تنه درخت با مقوا برش دادم برای فصل بهار گل و برگ, برای فصل تابستان برگ و سیب با فوم درآوردم .
برای فصل پاییز رگهای زیادی با مقواهای رنگب مختلف برش زدم . برای فصل زمستان بجای برف از پف فیل استفاده کردم.
همراه با گل , سبزه , نرده , خروس, کرمی که یکی از سیب ها را خورده و پایین درخت افتاده یکی دیگر از خلاقیت های من به حساب می آید که بیشتر از همه نظر بچه ها را بخود جلب کرد که چند روز وقت مرا گرفت , بیشتر کارها را حتی به خوابگاه انتقال دادم.
مدیر و مربی و بچه ها شدیداً از کارم استقبال کردند و خودم هم از اینکه توانسته بودم سهم کوچکی از یادگیریهایم را به تصویر بکشم احساس خوشحالی کردم.
نوع فعالیت: اجرای مستقل طرح درس محیط زیست
هدف از اجرای این طرح درس این بود که بچه ها
با آلاینده های آب و هوا آشنا شوند.
رعایت بهداشت محیط زیست را جدی بگیرند.
از رفتگران زحمتکش شهرداری که د رنظافت شهر فعالیت می کنند تشکر کنند.
طبق مطالبی که در طول مدت تحصیلم فرا گرفتم بهترین راه برای اینکه کودکان یک مطلب را یادبگیرند بیان یک داستان است. ومن با استفاده از داستانی که نامش چگونه شهر خود را تمیز نگه داریم بود تدریس را آغاز کردم و آن را با محیط تمیز مقایسه کردم بعد بحث را به فضای مهد و کلاس آوردم و گفتم اگر مهدمان کثیف باشد که با بمبارانی از پاسخهای بچه ها روبه رو شدم . در پایان با قرار دادن کاغذ جداگانه دراختیار کودکان از آنها خواستم تا در مورد بحث انجام شده نقاشی کنند.
وسایل استفاده شده: کتاب کار بچه ها , تصاویر که از قبل آماده کرده بودم در دو محیط کثیف و تمیز – آوردن پوست پفک – بیسکوییت و میوه در کلاس.
17/12/85 پنجشنبه
نوع فعالیت : کلاس داری مستقل
امروز هم مثل همیشه وقتی وارد مهد شدم . تعداد کمی از بچه ها آمده بودند مدیر و مربیان مهد از فرصت استفاده کردند و مشغول درست کردن کاردستی عید شدند و از من خواستند که امروز به صورت مستقل کلاس را اداره کنم . من تمام بچه های هر سه کلاس را در یک کلاس گردهم جمع کردم و سعی کردم از فرصت پیش آمده به نحو احسن استفاده کنم.
شرح فعالیت های انجام شده توسط خودم به شرح زیر می باشد:
مرتب کردن بچه ها و تغییر دکوراسیون کلاس با کمک بچه ها.
دادن صبحانه به بچه ها
دادن دفتر نقاشی بچه ها برای کشیدن نقاشی آزاد
زدن نقاشی بچه ها به دیوار
خواندن 2 عدد کتاب داستان
خوردن میوه ها
لگو بازی
دیدن فیلم و مرتب کردن بچه ها
در پایان آماده کردن بچه ها برای رفتن به خانه
وقتی با تشکر مدیر و مربیان مهد مواجه شدم تمام خستگی یک روز پرکار از من جدا شد.
داشتن حس مسئولیت نسبت به بچه ها یک کار خیلی سخت و یک تجربه به یاد ماندنی را برای من به همراه داشت.
نوع فعالیت : درست کردن گل در گلدان
من امروز بعد از ورودم به مهد پیش مدیر رفتم و به ایشان پیشنهاد دادم که برای فصل بهار یک گلدان درست کنیم, ایشان از پیشنهاد من استقبال کردند و من فوراً وسایل کارم را تهیه کردم و در یک اتاق جداگانه مشغول درست کردن گلدان شدم.
مراحل انجام کارم شامل:
کشیدن طرح گل روی فوم
برش طرح گل
سایه زدن با گواش
حالت دادن با گرم کردن
چسباندن روی شاخه
قرار دادن در گلدان پر از خاک
بعد از پایان کار آن را در گوشه ای از سالن مهد قرار دادیم. کار بسیار جالب و تمیز شد. مدیر و تمامی مربیان از کارم تعریف کرده و در تمام مراسم ها از آن به عنوان تزئین استفاده می کنند که این خود امتیاز خوبی برایم محسوب می شود.
موضوع فعالیت: آشنایی با زندگی عشایر
هدفم از اجرای این طرح درس این بود که بچه ها
با زندگی عشایر- محل زندگی- شغل های مردان و زنان عشایر آشنا شوند.
مفهوم کوچ کردن را درک کنند.
بحث و گفتگوی فعال در کلاس ایجاد کردم و در این میان در مورد زندگی عشایر – علت اینکه چرا عشایر باید کوچ کنند – نقش های متداول در بین عشایر برای بچه های کلاس صحبت کردم و با استفاده از کتاب کار بچه ها توضیحات خود را کامل کرده و در پایان از بچه ها خواستم تا برایم یک نقاشی تحت همین عنوان ترسیم کنند.
موضوع فعالیت:اجرای طرح درس حیوانات اهلی
هدفم از اجرای این طرح درس این بود که
کودکان با محل زندگی – غذا – شکل ظاهری حیوانات اهلی آشنا کردم.
کودکان بتوانند تمایز بین حیوانات اهلی و وحشی را درک کنند.
در این اجرا سعی کردم خیلی متفاوت تر وارد شوم . به این صورت که برچسب حیوانات اهلی را داخل یک پاکت نامه ریختم و پشت در گذاشتم . بعد یکی از بچه ها یک دفعه پاکت نامه نظرش را جلب می کند و فوراً آن را بر می دارد و من از او خواستم تا پاکت نامه را باز کند وقتی باز کرد پاکت نامه را روی میز خالی کردم در اینجا بچه ها متوجه شدند که تدریس امروز در مورد حیوانات اهلی است. در ادامه تدریسم را در قالب یک بازی ارائه کردم به این صورت که برچسب حیوانات را از قبل روی توپی چسباندم بعد توپ را تک تک به بچه ها دادم و از آنها خواستم هر کدام اسم یک حیوان را به دلخواه بیان کنند بعد از بیان اسم حیوان هرچه در مورد آن می دانند توضیح دهند. و در بین صحبتهای بچه ها اشکالات, نواقص و کمبودها را رفع کردم.
در پایان به تمامی اهداف مورد نظر رسیدم و یک تجربه به تجربه هایم در اجرای مستقل افزوده شد و خاطره آن روز همچنان در ذهنم باقی است.
وسایل کمک آموزشی شامل : برچسب حیوانات اهلی – پاکت نامه – توپ
نوع فعالیت:درست کردن ماهی با کاغذ تا
هدفم از اجرای این فعالیت این بود که :
بچه ها با خط تا آشنا می شوند.
ایجاد انگیزه برای تلاش کردن
بچه ها مفهوم دایره را درک می کنند.
می فهمند و یادمیگیرند که با اشکال هندسی چه کارهایی را می توان انجام داد.
در ابتدای روز مشغول در آوردن دایره بودم هر کار شامل دو دایره بزرگ به شعاع 6 سانتی متر. و 4 عدد دایره کوچک به شعاع 5/2 برش دادم.
سپس دایره ها را در اختیار بچه ها قراردادم و از آنها خواستم تا دایره ها را از وسط تا بزنند. بعد قسمت هایی که تا شده بود را به وسیله چسب وصل کردیم درپایان تعدادی پولک در اختیار بچه ها قراردادم تا روی تن ماهی را با پولک پر کنند دوتا ماهی جداگانه برای تزئین به لوستر کلاس وصل کردم.
در پایان شکل یک ماهی قشنگ دردفاتر کار بچه ها از خودم به یادگار گذاشتم.
وسایل مورد نیاز: مقوا – قیچی – چسب – مداد – خط کش
نوع فعالیت: واحد کار بهار
بحث و گفتگو: با آمدن عمو نوروز و دیدن سفره هفت سین سال تحویل عید می شود.
پس از نو شدن فصل جدید کمی از خوراکیهایی که سر سفره هفت سین و از همه چیز آن مقداری خوردیم. بعد دید و بازدید شروع می شود مادر و پدر مادربزرگ و پدربزرگ و خواهر و برادرمان را می بوسیم و سال نو و جدید را به آنها تبریک می گوییم. و برای سلامتی آنها از خدای بزرگ آرزوی سلامتی و خوشبختب و موفقیت می کنیم و بعد به دیدن سایر افراد خانواده می رویم. بعد از اینکه بحثمان به پایان رسید چند نکته اجتماعی همراه با توصیه های بهداشتی برای بچه ها یادآوری کردم که شامل موارد زیر است:
آجیل و پسته و شیرینی زیاد نمی خورید چون مریض می شوید.
پوست آجیل و پسته را روی میز و زمین نمی ریزیم
خیلی خوب و مودب در جای خودمان می نشینیم.
در پایان بچه ها کار گواش را که مرتبت با بهار است را کامل کردند.
"چهل روز مهد"
زمان به سرعت برق و باد گذشت . هنوز طراوت دستانشان روحم را آرامش می دهد. دیگر نمی توانستم همراهشان در حیاط مهد بدوم و با دستانم تابهایشان را هل بدهم , کنارشان بنشینم و شیرین زبانیهایشان را با لبخند پاسخ دهم.
این چهل روز گذشت اما من اندازه چهل سال تجربه آموختم, تجربه از موجودات پاکی مثل بچه ها.
اتفاقات زیادی افتاد و باعث شد بیش از پیش عاشقشان شوم و به این جمله روز به روز بیشتر ایمان بیاورم که کودکان واقعاً معصوم و پاک به پاکی نور و گل و روشنایی هستند.
روز اول دلهرة قشنگی وجودم را کند و کاو می کرد . دلهره ای که با دیدن بچه ها کمی تسکین یافت , دستانم سرد شده بود و ناباورانه دیوارهای مهد را نظاره می کردم. ناگهان گرمایی ضعیف مرا بخود آورد. وقتی سرم را چرخاندن دستهای کوچک و سفیدی انگشتان مرا محکم گرفته بود و با صدای دلنشین به من گفت خاله بیا بریم کلاس ما.
هنوز در تب و تاب گرمای دستان او بودم که سیلی از بچه ها به طرفم هجوم آوردند و تازه من فهمیدن آن دلهره چیزی نبود جز پذیرفتن وجودشان.
۰